دریچه باز قفس بر تازگی باغ ها سر انگیز است.
اما، از جنبش رسته است.
وسوسه چمن ها بیهوده است.
میان پرنده و پرواز، فراموشی بال و پر است.
در چشم پرنده قطره بینایی است:
ساقه به بالا می رود. میوه فرو می افتد. دگرگونی غمناک است.
نور، آلودگی است. نوسان، آلودگی است. رفتن، آلودگی.
پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.
چشمانش پرتو میوه ها را می راند.
سرودش بر زیر و بم شاخه ها پیشی گرفته است.
سرشاری اش قفس را می لرزاند.
نسیم، هوا را می شکند: دریچه قفس بی تاب است.
*****