قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

سفر

پس از لحظه های دراز

بر درخت خاکستری پنجره ام برگی روئید

و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند .

و هنوز من

ریشه های تنم را در شن رؤ یاها فرو نبرده بودم

که براه افتادم .

***

پس از لحظه های دراز

سایه دستی روی وجودم افتاد

و لرزش انگشتانش بیدارم کرد .

و هنوز من

پرتو تنهای خودم را

در ورطه تاریک درونم نیفکنده بودم

که براه افتادم .

***

پس از لحظه ای دراز

پرتو گرمی در مرداب یخ زده ساعت افتاد

و هنوز من

در مرداب فراموشی نلغزیده بودم

که به راه افتاد

***

پس از لحظه های دراز

یک لحظه گذشت

برگی از درخت خاکستری پنجره ام فرو افتاد

دستی سایه اش را از روی  وجودم  برچید

و لنگری در مرداب ساعت یخ بست

و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم

که در خوابی دیگر لغزیدم .

***

نظرات 2 + ارسال نظر
مهرورزی یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:51 http://takhribnews.blogfa.com

سلام.
از وبلاگ مهرورزی های بی دریغ دولت عدالت محور و ... در اصفهان هم بازدید نمایید

آزاده چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 13:57 http://bilingualbooks.blogfa.com

وبلاگ قشنگی دارین.به منم سربزنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد