قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

خواب تلخ

مرغ مهتاب

می خواند.

ابری در اتاقم می گرید.

گل های چشم پشیمانی می شکفد.

در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد.

مغرب جان می کند،

می میرد.

گیاه نارنجی خورشید

در مرداب اتاقم می روید کم کم

بیدارم

نپنداریدم در خواب

سایه شاخه ای بشکسته

آهسته خوابم کرد.

اکنون دارم می شنوم

آهنگ مرغ مهتاب

و گل های چشم پشیمانی را پرپر می کنم.

*****

نظرات 2 + ارسال نظر
ع.ب. چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:57 http://301040.blogsky.com

هر کی کامت بذاره باحاله!؟ استدلالش اینه؟
http://301040.blogsky.com

ماه پیشونی پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 15:38 http://www.0on-ghadima.blogfa.com


زمستان به من قول داد که اگر از بابت سرماو سوزش گلایه نکنم
او برایم شادی و سکوت به ارمغان خواهد آورد
بهار نزدیکه!

سلام عزیزم، آپم ،خوشحال میشم بیای پیشم
همه ی آپی که کردم رو از شما یاد گرفتم و نوشتم

خواهش مینکم ما هم هرچه داریم از شماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد