دو جام یک صدف بودند،
« دریا » و « سپهر »
آن روز
در آن خورشید،
- این دردانه مروارید -
می تابید !
من و تو، هر دو، در آن جام های لعل
شراب نور نوشیدیم
مرا بخت تماشای تو بخشیدند و،
بر جان و جهانم نور پاشیدند !
تو را هم، ارمغانی خوشتر از جان و جهان دادند :
دلت شد چون صدف روشن،
به مروارید مهر
آن روز !
*****