رفتی و بار دگر شد٬ شعرت ترانه دریا
عزمت صلابت طوفان٬ خشمت نشانه دریا
تا موج٬ یاد تو افتاد٬ چون من قرار ز کف داد
شد چاک٬ پیرهن باد٬ لرزید شانه ی دریا
گل کرد بغض بهاران٬ وقت غروب که خورشید
افراشت خیمه غربت٬ بر بیکرانه ی دریا
از داغت ای همی خوبی٬ نیلی ست دشت نگاهم
آنسان که گونه ی ساحل٬ از تازیانه ی دریا
آخر چگونه نگرید٬ شبنم برای گل سرخ
آخر چگونه نگیرد٬ این دل بهانه دریا
از داغت ای همه خوبی٬ نیلی ست دشت نگاهم ....
سلام موضوع خیلی قشنگی داره این شعرت اما بین شعر نو و کلاسیک سردرگمه. قافیه رعایت شده اما وزن نه. امیدوارم کارهای بهترتو بخونم
به منم سر بزن آپیدم
سلام ابی حان مرسی که به من سر زدی باشه من لینکت کردم شما هم لطفا منو بلینک
بایییییییییییییییییییییی