بیا در آتش غم عاشقانه بگدازیم
ز های های غریبی تغزلی سازیم
ستاره ٬ ماهی دریای اشکمان گردد
اگر به یاد تو ای ماه! گریه آغازیم
کلید باغ فدک را ستانده ایم و بگو
بهای حق نمک را چگونه پردازیم
عنایتی٬ که از این ورطه بال و پر گیرد
اشارتی٬ که در این عرصه جان و سر بازیم
ز موج خیزی سیل بلا هراسی نیست
دمی که کشتی دل را به آب اندازیم
بگو ز جانب ما با امید منتظران
بیا که سلسله ی کفر را بر اندازیم
علیرضا قزوه
بیا تا سلسله کفر و نفاق را براندازیم.....
کودتا میکنی؟
من بازم آپیدم سرتو واسه زدن آماده کن!!!
آقا نادر چه بدی از ما دیدی که می خواهی سر ما را از بدن جدا کنی؟