قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

قلم و دفتر

عاشق باش تا زمانی که عشق تو را پس نزند...

ای عشق

ای عشق به خواهشم مرا در می یاب 

هنگام نیایشم مرا در می یاب 

چون طفل به دور مانده از مادر خویش 

محتاج نوازشم مرا در می یاب

نظرات 3 + ارسال نظر
شاه شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 22:20 http://www.chashm.blogsky.com

عشق چیست که این گونه گرما دارد - چگونه می بایست دست به آن یازید؟
شعر بسیار زیبایی بود
همچنین با تشبیهی زیبا

عشق را نمی توان توصیف کرد هنگامی که عاشق شوی وعشق به اعماق وجودت نفوذ کند آن وقت گرمای لذت بخش آن تو را در بر می گیرد.
باید عاشق باشی تا به عشق برسی.

علی راد یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 http://novin21.blogsky.com


باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی/ چون سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو
خوشحال می شیم اگه در مسابقه ی ما شرکت کنید . (جایزه کتاب است – براتون پست می کنیم هر کجای وطن که باشید)

نادر دوشنبه 15 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 00:01 http://persian-art.blogsky.com/

سایت سنگین شدی ابی
میخوای بازم قلم دفترتو جابجا کنم؟
آپیدیم وبلاگو . بدو بیا تا بیات نشده

کسی آهنگ رفتن می نوازد
سر هر کوی و برزن می نوازد
همه یاران من رفتند و اینک
برای رفتن من می نوازد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد